ساعت 10 و خورده شب...بارون مياد...من دلم هواي يار سفر كردمو كرده زدم بيرون...دادزد "دربست..."آشنابود...مادرش بود...-تويي؟ بميرم الهي در به در اين خيابوني هنوز...در به در اين محل...ديگه تو ماشين هم بارون مياد...زوزه هاپو هم موسيقي متنشه...دستاي من رو فرمون مي لرزه...بوي يارم مياد...
ارسال یک نظر
۱ نظر:
ساعت 10 و خورده شب...بارون مياد...من دلم هواي يار سفر كردمو كرده زدم بيرون...دادزد
"دربست..."
آشنابود...مادرش بود...
-تويي؟ بميرم الهي در به در اين خيابوني هنوز...در به در اين محل...
ديگه تو ماشين هم بارون مياد...زوزه هاپو هم موسيقي متنشه...دستاي من رو فرمون مي لرزه...بوي يارم مياد...
ارسال یک نظر