۱۳۸۷/۱۱/۱۵

بیا یه چیزی رو داغون کنیم

- بیا یه چیزی رو داغون کنیم
+ چرا؟
- آخه همیشه داغون کردن حس خوبی داره
+ پس بیا عروسکای جورج رو پاره پوره کنیم
- جورج؟ جورج که پسره. اون که عروسک نداره
+ چرا. تو خیالش دو تا عروسک داره. ماری و هانس. میگه هانس یه آلمانی خرفته. ولی ماری عاشقشه. اونا باهم خوبن در حالیکه باهم بدن. میگم مگه میشه؟ میگه هر چیزی ممکنه بشه. تازه این رویای خودمه و من باید دوستش داشته باشم که دارم.
به خاطر همین از جورج حرصم میگیره.
- پس داغونشون کنیم
+ هوراااااا

۱ نظر:

Cookie Monster گفت...

az.kole.ketab.faghat.oonjasho.doos.dashtam.ke.too
darookhane.dad.mizane.viagra.bekhare!:))