۱۳۸۷/۶/۱۱

شهروند بد

کره رو با پنیر میخورم
مربا رو بی کره
تلویزیون ریموتش خراب شده
اخبار صبح رو نمیتونم ببینم
من شهروند بدی هستم
تو رو درک نمیکنم
روزی چند بار حمله عصبی دارم
نمیتونم بخوابم
من شهروند بدی هستم
مورچه ها تو خیابونان
از اونا میترسم
باهاشون حرف نمیزنم
من شهروند بدی هستم
فرستادنم دکتر
مرخصی اجباری دادن
بچه هام ازم میترسن
من شهروند بدی هستم
من شهروند بدی هستم
من شهروند بدی هستم
من شهروند بدی هستم
من شهروند بدی هستم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

تو واقن شهروند بدی هستی
کاریش نمی شه کرد