۱۳۸۷/۶/۱۱

برو جلو، بزار باد بیاد

برو جلو، هیچی واسه دیدن نیست
دل خودتو خوش نکن
اینجا در دست ساختم نیست
کنجکاوی مث بکارته
بزار باد بیاد
که تنها همین میتونه بیاد
یکم برای صبحونه
یکم برای شام
هیچی دیگه نمونده
پس هیچی واسه دیدن نیست

هیچ نظری موجود نیست: