۱۳۸۸/۷/۱۵

لذت 12




گذاشتم رو راديو پيام. سيگاري روشن كردم و منتظرم كه بياد. رفته كه عينكش رو بياره. ميدونم حالا حالا ها پيداش نميكنه. بعد پنج دقيقه پيداش ميشه. نفس نفس ميزنه. ميشينه تو ماشين ميگه ببخشيد دير شد. لبخندي ميزنم، ميگم نه بابا.








۱ نظر:

Homa گفت...

hamchenan shabha ro ba khondane 1000 bareye postat soh mikonam!!!