۱۳۸۷/۶/۱۰

میخوام بت بگم

میخوام بت بگم
که دیگه بر نمیگردم
برای فردا های بی من مداد نتراش
ما دایره های معینیم
که با فواصل مشخص هم رو به استهزا میگیریم
من میخوام بت بگم
دیگه نمیبینم
تمام تابلو ها رو بی رنگ میکشم
و عشق رو در سفیدیه بی حد کاغذ محو میکنم
میخوام بت بگم
ولش کن
تمام پل هایی رو که با هم خراب کردیم
ولش کن
دیگه برگشتی در کار نیست

هیچ نظری موجود نیست: